Tuesday, October 28, 2008

عرض کنم که نوامبر

اوکی
آها این جوری شروع وبلاگ هم مدرن میشه
داشتم میل هامو چک می کردم که دیدم طول می کشه ، گفتم یک سری هم به این وبلاگ بیچاره هم بزنم. خیلی وضعیتش اسف باره
از اون دفعه ای که توش نوشته شد - البته به صورت محصول مشترک - 5 هفته گذشته
اون موقع بعد از 24 روز برگشته بودم مشهد ، 5 روز خونه موندم و بعدش 5 روز عسلویه ، 2 روز مشهد (2 بار) و یکبار هم ده روز عسلویه و بعدش 5 روز مشهد ، همین آخر هفته گذشته و احتمالا 3 یا 4 دفعه دیگه همین جوری (ده ، یازده روز عسلویه و سه چهار روز مشهد ) میرم و میام ... اینجوری فعلا کار در حال اتمام شرکت رو هم سر می زنم و مرتب سر کلاس ها هم حاضر می شم
راستی این ترم 12 واحد برداشتم و فعلا 4 تا از 6 درس کار می خوان و ترجمه و پاور پوینت و ... که حسابی درگیر شدم. شبها درس می خونم و از امشب هم باید شروع کنم به ترجمه با این زبان افتضاح
این کارگاه هم نفسهای آخر رو می کشه و پانچ هاش هم در حال اتمامه و می مونه کارهای کاغذی اش که نهایتا تا آخر آذر باشه
راستی گوش شیطون کر کم کمک داریم زمان بندی می کنیم برای عروسی و خریدها و اینجور کارها
خلاصه اینهم وضعیت فعلی ماست شاید تا دو ماه آینده ، گرچه گندی این شغل اینه که هر لحظه در حال تغییره و نمیشه روش حساب درست و حسابی کرد
نوامبر این طوری گذشت در مجموع